۴ دقیقه در مورد رمان “ناطور دشت” نوشتهی “جی.دی. سلینجر” بخوانیم.
این کتاب در سال ۱۹۵۱ منتشر شده و از آن زمان تا کنون بیش از ۶۵ میلیون نسخه فروش رفته است. مجله گاردین این رمان را جز ۱۰۰ رمان برتر قرار داده است.
شخصیت اصلی رمان، هولدن کالفید، نوجوانی ۱۷ ساله است. ما در طول داستان شاهد گذر او از دنیای کودکی و نوجوانی به دنیای بزرگسالی هستیم. هولدن که در یک مدرسه شبانهروزی درس میخواند، نتوانسته در چهار درس از پنج درسش نمره قبولی کسب کند، از مدرسه اخراج شده و تصمیم میگیرد تا زمانی که نامه مدیر مدرسه به دست پدر و مادرش میرسد، آزاد باشد. از خوابگاه بیرون میزند و روند داستان از همینجا آغاز میشود. خروج او از مدرسه و خوابگاه و ورودش به دنیای بیرون و مواجه شدنش با مردم جامعه و همچنین نقش آدم بزرگها را بازی کردن، نماد انتقال از دنیای کودکی به بزرگسالی است.
دیگر شخصیت مهم در روند این داستان “فیبی” است. فیبی خواهر هشت ساله هولدن است که تنها دلخوشی هولدن صحبت کردن با او است. این کودک یکی از معدود کسانی است که نور امید را در ذهن هولدن روشن نگه داشتهاند.
عنوان کتاب از چیزی آمده است که هولدن دوست دارد انجام دهد: “همهش مجسم میکنم چند تا بچهی کوچیک دارن تو یه دشت بزرگ بازی میکنن. هزار هزار بچهی کوچیک؛ و هیشکی هم اونجا نیست، منظورم آدم بزرگه، غیر من. منم لبهی یه پرتگاه خطرناک ایستادم و باید هر کسی رو که میاد طرفِ پرتگاه بگیرم-یعنی اگه یکی داره میدوئه و نمیدونه داره کجا میره من یه دفعه پیدام میشه و میگیرمش. تمام روز کارم همینه. ناطور دشتم.”(بخشهایی از متن کتاب) این رویای هولدن برای بزرگسالیاش است. نمیخواهد مثل پدرش وکیل شود یا آدم مهم، معروف یا پولداری شود. او فقط میخواهد “ناطور دشت” باشد.
از نکات جالب این کتاب این است که نوجوان راوی داستان، بسیاری از حقیقتهای جاری در زندگی روزمره را که جرئت بیان یا حتی فکر کردن به آنها را نداریم، درست روی صورتمان تف میکند.
این کتاب برای مخاطبان بزرگسال نوشته شده اما لحن عصیانگر نوجوان راوی داستان و روند زندگی سرکشانهی او سبب شده که در سرتاسر دنیا بسیاری از نوجوانان با اشتیاق زیاد این کتاب را بخوانند، به همین دلیل فکر میکنم خواندن این رمان جذاب برای مربیان، معلمان، تسهیلگران و تمام کسانی که با کودکان و نوجوانان سر و کار دارند، خالی از لطف نباشد.
با هم بخشهایی از این کتاب را بخوانیم:
“شما حقش است فیبی را ببینید. حتم دارم که در تمام عمرتان هیچوقت همچو بچهی قشنگ و هوشیاری ندیدهاید. فیبی واقعا بچهی باهوشی است. منظورم این است که از وقتی که به مدرسه رفته تا به حال نمرهی کمتر از پانزده نگرفته. راستش این است که تنها فرد کودن خانواده فقط من هستم. برادرم دیبی نویسنده است، و آن یکی برادرم، الی – همان که مرد، و قبلا دربارهی او با شما صحبت کردم – واقعا اعجوبه بود. تنها فرد واقعا کودن خانواده فقط من هستم…”
” موقعی که از توی فروشگاه درآمدم، چند قدم آن ورتر چشمم افتاد به یک کافه و رفتم تو. با خودم گفتم بروم به جین تلفن بزنم و ببینم که آیا برای تعطیلات عید هنوز به خانهشان آمده است یا نه. برای همین رفتم توی یکی از اتاقکهای تلفن و نمرهی منزلشان را گرفتم. اما از بدشانسی مادرش گوشی را برداشت، این بود که مجبور شدم تلفن را قطع کنم. ابدا مایل نبودم خودم را برای یک گفت و گوی طولانی با او به دردسر بیندازم. من مردهی این نیستم که با مادر دخترها پشت تلفن حرف بزنم. با این حال حقش بود که لااقل میپرسیدم آیا جین به خانهشان آمده است یا نه. این که دیگر مرا نمیکشت. ولی مایل نبودم بپرسم. آدم باید برای همچو سوالی حوصلهاش سر جاش باشد.”
” وقتی که پردهی اول تمام شد، من و سالی با تمام آن قالتاقها از سالن آمدیم بیرون که سیگار بکشیم. چه معرکهای به پا بود. من در تمام عمرم این همه آدم حقهباز و خودنما ندیده بودم، همهشان سیگاری گوشهی لبشان گذاشته بودند و محکم پک میزدند و راجع به نمایش حرف میزدند تا هر کسی حرفهاشان را بشنود و بفهمد که آنها چه آدمهای چیزفهم و هنرشناسی هستند. یکی از هنرپیشههای کلهخر سینما هم کنار ما ایستاده بود و مشغول سیگار کشیدن بود…”
” بعد ناگهان پرسید: “اوه چرا این کارو کردین؟” منظورش این بود که چرا دوباره رفوزه شدم. این سوال، آنطور که او پرسید غصهدارم کرد. گفتم:” اوه، تو رو به خدا فیبی، اینو از من نپرس. هر کی این سوالو بکنه ازش دلخور میشم. میپرسی چرا؟ ولی هزار تا دلیل داره. اونجا یکی از بدترین مدرسههایی بود که توش درس خوندم. پر از شاگردهای متقلب و حقهباز بود، و آدمهای پست و نانجیب. من هیچوقت در تمام عمرم این همه آدم پست و نانجیب ندیدم. مثلا اگر توی اتاق یکی از بچهها جلسهی خودمانی همینطوری داشتیم و یک نفر دیگر دلش میخواست بیاد تو، اونها راهش نمیدادن، که چیه اون یارو آدم کودنیه و صورتش پر از جوشه…”
امیدوارم از خواندن این کتاب لذت ببرید.
برای آشنایی بیشتر با آموزش نوجوانان و دغدغههای این گروه سنی میتوانید مطالب زیر را بخوانید:
در بخش معرفی کتاب سایت تسهیلگر میتوانید با سایر کتابها آشنا شوید.