021-55795002 info [att] tashilgar [dott] net
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
خلاصه کتاب

مدرسه فرهاد – فضای آموزشی

فضای آموزشی
فضای آموزشی
2.16Kبازدید

پنج دقیقه از مصاحبه توران میرهادی را بخوانیم.

فضای آموزشی
فضای آموزشی

توران میرهادی از تجربه هایش در مدرسه فرهاد می گوید. این متن بخشی از کتاب در جستجوی انسان وارسته است.

سوال: مدرسه فرهاد در واقع برای مدرسه بودن طراحی نشده بود. ساختمان اصلی خانه ی پدری شما بود که دو حیاط و ساختمان دیگر هم به آن الحاق شده بود. نقش فضاهای باز و ساختمان های مدرسه فرهاد را تا چه میزانی در رشد و تکامل دانش آموزان موثر میبینید؟ آیا مسائلی مانند طراحی فضاهای داخلی، نورگیری، نوع میز و صندلی، رنگ دیوارها و یا اشیا، مصالح استفاده شده در کف کلاس ها و راهروها و حیاط مدرسه تا چه حد مورد توجه قرار میگرفت؟

توران میرهادی: ببینید، مدرسه فرهاد خانه ای بود که پنج کودک در آن بزرگ شده بودند، خانه ای بود که طراحی آن را مادرم کرده بود با محاسبه ی همه چیزهایی که در معماری شهری مطرح است: فضای خنک برای تابستان، فضایی برای فعالیت های اجتماعی، فضایی برای رفت و آمد میهمان و غیره.

وقتی ما آن ساختمان را برای مدرسه در نظر گرفتیم، در واقع همه ی محاسبات را بر این اساس کردیم که کلاس ها به اندازه ی کافی جا داشته باشند و دفتر مدیر در جایی قرار بگیرد که بتواند به راحتی با محیط ارتباط برقرار کند و همین طور هم شد: اتاقی که زمستان در آن کرسی می گذاشتیم و از همه کوچکتر بود، شد دفتر مدیر مدرسه که از همه طرف شیشه داشت و ما می توانستیم به خوبی حرکت بچه ها را از آنجا ببینییم. اتاق های بزرگ ما شدند آزمایشگاه و کتابخانه و طبقه ی بالای آن ها هم سالن اجتماعاتمان شد. پله ها را نرده گذاشتیم، حفاظت های لازم را انجام دادیم که بچه ها مثلا از طبقه ی دوم به پایین پرت نشوند و … در واقع آنچه موجود بود را به صورت قابل استفاده درآوردیم.

نمی توانیم بگوییم که معماری خاص مدرسه داشت، امروزه مدرسه هایی را که می سازند را که می بینیم از چند کیلومتری قابل تشخیص هستند که این بنا مدرسه است. الان دیگر معمارها روی مدرسه اینگونه فکر نمی کنند. در حال حاضر معماری مدرسه وارد حوزه ی جدید شده که البته ما سعی کردیم که آن را در مدرسه خیابان سهروردی به کار بگیریم. در حال حاضر مکان هایی مثل کتابخانه و آزمایشگاه را در مرکز ساختمان قرار می دهند و کلاس ها را در اطراف آن ها در نظر می گیرند.

در کودکستانی که بعد از انقلاب در جاده ساوه ساختیم اصول جدید را بیشتر در نظر گرفتیم. این کودکستان هم داستان با مزه ای دارد: خانم دکتر شریعتی بعد از انقلاب همراه با آقای یحیی مافی و گروه دیگری دست به کار شدند تا جنوب شهر تهران را از لحاظ مدرسه تامین کنند. خانم شریعت رضوی می رفتند دنبال مالکان بزرگ منطقه و از آنها برای مدرسه سازی زمین می گرفتند و آقای مافی و همکارانش به دنبال تامین بودجه ی این کار بودند. دو مهندس هم داوطلبانه این مدارس را می ساختند. یعنی یک گروه مدرسه ساز شده بودند. وقتی من به ایشان گفتم: ” من هم می خواهم یک کودکستان بسازم ” قبول کردند. خانم شریعت رضوی در جاده ساوه یک زمین دو هزار متری پیدا کرد و به مهندس گفتم که می خواهم کلاس ها مثل دایره در اطراف یک فضای مرکزی باشند، برای فعالیت های مختلف بچه ها مثل تئاتر و فیلم و غیره. قسمت های سرویس های بهداشتی کودکستان را در کنار جای دهند و در ضمن محل بهداشتی برای واکسن و معاینه و این قبیل کارها داشته باشیم.

آن مهندس هم بسیار زیبا این کار را انجام داد و نظارت ساختش را هم به عهده گرفت. روزی که این را تحویل آموزش و پرورش می دادیم و امضا می کردیم تنها خواسته ام این بود که اینجا به منظور کودکستان، مهدکودک یا پیش از دبستان استفاده شود و نه مدرسه. بعدها معلوم شد که زمین متعلق به آقایی بوده که دو فرزندش به مدرسه فرهاد می آمدند.

سوال: اسم این کودکستان را هم به ما بگویید؟ شاید روزی با بچه ها برویم و این کودکستان را ببینیم!

توران میرهادی: کودکستان ایمان.

سوال: اگر قرار بر طراحی معماری مدرسه فرهاد، فضای درونی و بیرونی بود، چه آن زمان و چه امروز، مدرسه ای تجربی مانند مدرسه فرهاد می بایست داریای چه ویژگی های مکانی ای بود؟ چه ویژگی هایی باید می داشت؟

توران میرهادی: ببنید الان شما در روزنامه ها می خوانید که مثلا با مدرسه ی کپری مخالفت می شود. من مخالف این مخالفتم! اگر از من بپرسید من بیشتر تحول مدرسه را در نحوه ی کار با بچه ها می بینم و بیشتر حفظ معماری خود منطقه و وجود آوردن فضایی که بچه ها بتوانند تجربه کنند، شناخت پیدا کنند، بتوانند با محیطی که حفظ آن به عهده ی خودشان است آشنا بشوند یعنی نگرانی های عصر ما. نگرانی های عصر ما در واقع نابودی زمین است. زمین به نوعی مورد تهاجم انسان قرار گرفته و خود انسان هم به نوعی مورد تهاجم انسان واقع شده است؛ آخرین تحقیقات نشان می دهد قدرت و شهرت و فلان و بهمان همه دست به یکی کرده اند تا طبیعت را ویران کنند و این نگرانی ماست. بنابراین مسئله این است که یک، تا جایی که ممکن است طبیعت را حفظ کنیم، دو، شیوه های معماری خودمان را حفظ کنیم، دست کم نگیریمشان، سه، نوآوری را در تظاهر نبینیم، در واقعیت کاری که می کنیم، ببینیم. 

بخشی دیگر از کتاب را در اینجا بخوانید.

نظر شما در رابطه با فضاهای آموزشی چیست؟ دیدگاه خود را در این رابطه با ما به اشتراک بگذارید.

 

نظر دهید

سعید سمیعی

سعید سمیعی

نویسنده
داوطلب موسسه بهشت اندیشه‌های کودکان، تسهیلگر کودک