021-55795002 info [att] tashilgar [dott] net
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
معرفی کتاب

معرفی یک رمان نوجوان درباره‌­ی امیدواری

رمان نوجوان درباره‌ی امیدواری
2.07Kبازدید

۴ دقیقه در رابطه با رمان نوجوان درباره‌ی امیدواری بخوانیم.

دبیرستان که بودم، مثل خیلی از نوجوانان دیگر معمولاً به درس‌­های عمومی مثل اجتماعی، جغرافیا و تاریخ اهمیت چندانی نمی­‌دادم. هرچند که این مسئله با وجود معلمان خسته‌­کننده قابل توجیه است؛ اما قضیه آن‌جا جالب شد که یک روز در کلاس اجتماعی به مطلبی برخوردم که کمابیش زندگی‌­ام را تغییر داد. و آن جمله نقل به مضمون این بود که عموماً خودکشی (که در اغلب مواقع نشانه‌ی از دست دادن امید است) نه در دوران جنگ و سختی بلکه بیش‌تر در رفاه رخ می‌­دهد. این جمله برای من این معنی را داشت که امیدواری لزوماً حاصل موقعیت بیرونی نیست. با توجه به این مسئله این سوال پیش می‌­آید که پس امید چیست؟ و یا حاصل چیست؟ و اصلاً به چه کار می‌آید؟

اساساً صحبت کردن درباره‌­ی مفاهیم انتزاعی مثل امید و امیدواری سخت است. دراین مطلب نیز قرار نیستیم به صورت مستقیم در این باره صحبت کنیم بلکه می‌­خواهیم به معرفی زندگی­ سخت اما امیدوارانه‌­ی شخصی بزرگ به اسم “سَلوا دوت” (Salva Dut)  بپردازیم.

رمان نوجوان درباره‌ی امیدواری

زندگی “سَلوا دوت” را می‌­توانیم در رمان نوجوان “یک پیاده‌روی طولانی تا آب” (A Long Walk to Water) بخوانیم. این کتاب یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌­های نیویورک تایمز است که توسط “لیندا سو پارک” (Linda Sue Park) نوشته شده است. “لیندا سو پارک” یک نویسنده­‌ی ادبیات داستانی کودک و نوجوان و شاعر اهل ایالات متحده آمریکاست اما تباری کر‌‌ه‌ای دارد. او که کارشناسی ارشد زبان انگلیسی دارد خالق رمان‌های نوجوان بسیاری من جمله رمان “سفال شکسته” است که در سال ۲۰۰۲ توانست نشان “نیوبری” (یک جایزه در حوزه‌­ی ادبی کتاب کودکان در دنیا است که هرسال به نویسنده­ای تعلق می­‌گیرد که برجسته‌­ترین اثر داستانی را در حوزه­‌ی ادبیات کودکان آمریکا پدید آورده باشد) را از آن خود کند.

سلوا دوت و لیندا سو پارک

“یک پیاده روی طولانی تا آب” در سال ۲۰۱۰ منتشر شد و در آن به داستان واقعی زندگی “سَلوا دوت” می‌پردازد که در سال ۱۹۸۵ در حال اتفاق افتادن است. “سلوا” پسر گمشدهِ سودانی است که از قبیله‌­ی دینکا ست. در داستان دختری بنام “نیا” خلق شده که دختری روستایی از قبیله‌­ی “نوئر” است و هم‌زمان داستان او نیز در سال ۲۰۰۸ دنبال می‌­شود. خانم “پارک” از این کتاب به عنوان  روشی برای حمایت از برنامه‌­ی “آب برای سودان” “سلوا دوت” استفاده کرده ­است. همچنین این رمان فوق‌­العاده توانسته است تا کنون جایزه­‌ی ” Jane Addams 2011″ را از آن خود کند و نامزد جوایز بسیاری مثلِ “Golden Sower 2013” ، “Flicker Tale 2012” و “Rebecca Caudill 2015” بشود.

رمان نوجوان درباره‌ی امیدواری

این رمان نوجوان درباره‌ی امیدواری در ایران توسط خانم پونه افتخاری یکتا ترجمه و توسط انتشارات خیلی سبز در زیر مجموعه‌­ی پرتقال چاپ شده­است. در مقدمه­‌ی کتاب آمده ­است:

رمان نوجوان درباره‌ی امیدواری

“آب کم جو تشنگی آور به دست 
تا بجوشد آبت از بالا و پست”                                                                              
“داشتن یا نداشتن”
مسئله این است!
آدم‌­ها عاشق داشتن‌­اند؛
و فرار می‌­کنند از نداشتن.
در حالی که داشتن، تنبلی می‌­آورد و سستی؛
و نداشتن، انگیزه و تغییر.
همه‌­ی داشته‌­های ما،
نتیجه‌­ی انگیزه‌­هایی است که از نداشتن‌هایمان گرفته‌­ایم.

یک پیام از سَلوا دوت

این کتاب بر اساس داستان واقعی زندگی من نوشته شده. امیدوارم این کتاب باعث شود مردم بیش‌تری از پسر­های گم شده­ و وضعیت کشور سودان مطلع شوند.

من در روستای کوچکی به اسم “لون آریک” در شهر تونج، جنوب سودان متولد شدم؛ و همان‌طور که در کتاب هم نوشته شده، سال­‌های زیادی قبل از آمدن به آمریکا، در اردوگاه‌­های پناه‌جویان دراتیوپی و کنیا زندگی کردم.

از سازمان­‌ها و انسان­‌های بزرگوار زیادی سپاس‌گزارم:

سازمان ملل و صلیب سرخ جهانی که از من، وقتی از گرسنگی در خطر مرگ بودم حمایت کردند؛ خانواده­‌ی مو، کلیسای سنت پاول اپیسکوپال و مردم روچِستر، نیویورک که موقع ورود به آمریکا، از من به خوبی استقبال کردند. همچنین به خاطر سال­‌های تحصیلم، به خصوص در کالج مونرو کامیونیتی سپاس‌گزارم و همچنین از تمام کسانی که به من در به نتیجه رسیدن پروژه‌­ی “آب برای سودان جنوبی” کمک کردند، ممنونم. مدرسه و دانشگاه­‌ها و کلیساها، سازمان­‌های مدنی، تک­‌تکِ افراد در سراسر کشور تشکر ویژه می‌­کنم از سازمان آب سودان و “روتری کلاب” که پا­ به‌ پا­ی من کار کردند. رویای کمک به مردم سرزمینم در حال محقق شدن است.

من بر تمام سختی گذشته، با اُمید و پشتکار فائق آمدم. بدون این دو هرگز موفق نمی­‌شدم. دوست دارم به جوان‌­ها بگویم: ­

اگر زمانی زندگی چهره­‌ی سخت و زشتش را نشان داد، صبور باشید. با پشتکار و پیگیری و نه با جا زدن، از پس آن برمی‌­آیید. فرار از مشکلات، بسیار کم‌تر از امید و مقاومت، خوشحالی در پی خواهد داشت.

سَلوا دوت، روچِستِر، نیویورک؛۲۰۱۰
سَلوا دوت

بخش‌­هایی از کتاب – رمان نوجوان درباره‌ی امیدواری

ماریل دیگر نبود و عمو جِویر هم جلوی چشم سَلوا به قتل رسیده بود. آن‌ها دیگر هیچ‌وقت نمی‌­توانستند همراهش باشند، اما سَلوا می‌­دانست که خواست هر دوی آن‌ها، زنده ماندن او، تمام کردن سفر و سالم رسیدنش به اردوگاه پناهندگان است. انگار آن‌ها با مرگشان به او قدرت بیش‌تری داده بودند تا به سفرش ادامه دهد. او برای توضیح این حسش دلیل دیگری پیدا نمی­‌کرد، اما بدون شک، حالا در کنار غم و اندوهش، قدرتمندتر شده بود!

انگار خانواده‌­اش، هرچند در کنارش نبودند، اما داشتند به او کمک می‌­کردند. یادش آمد که چه‌طور از برادر کوچکترش، کوآل، مراقبت می­‌کرد و حواسش به او بود. در عین حال، می‌­دانست که حرف شنوی از بزرگ­ترهایی مثل اریک و رینگ چه حسی دارد. می­‌توانست مهربانی خواهرانش، قدرت پدر و دلواپسی مادرش را به یاد بیاورد و بیش‌تر از همه، به یاد عمو افتاد که چه‌طور در صحرا تشویقش می‌­کرد:

“همین یه قدم… همین امروز… فقط امروز، فقط همین امروز…”

عمو

دلش می­‌خواست کار کند تا کمی پول در بیاورد و با آن غذای بیش‌تری تهیه کند. او حتی در مورد این‌که بتواند پولی جمع کند تا اگر روزی توانست از اردوگاه بیرون بیاید، درسش را ادامه دهد، رویا می‌­بافت؛ اما آن‌جا هیچ کاری نبود! آنجا نمی‌­شد هیچ کاری جز منتظر ماندن انجام داد؛ منتظر ماندن برای وعده‌­ی غذاییِ بعدی؛ برای خبرهایی که از دنیای بیرون از اردوگاه می‌­آمد. روزها کش­دار و خالی بودند و همان‌طور کش می‌­آمدند تا تبدیل به هفته، بعد ماه و بعدتر هم سال شوند. در این شرایط و بدون هیچ روزنه‌­ای، زنده نگه­ داشتن امید، کار سختی بود.

در بخش معرفی کتاب سایت تسهیلگر می‌توانید با سایر کتاب‌ها آشنا شوید.

نظر دهید

نازنین گنجوری
نویسنده سایت تسهیلگر