۶ دقیقه در رابطه با کتاب فرهنگ آموزش در ژاپن بخوانیم.
عنوان کتاب: فرهنگ آموزش در ژاپن (برنامهی درسی و فرآیند یاددهی – یادگیری در آموزش و پرورش دورهی ابتدایی ژاپن)
نویسنده: محمدرضا سرکارآرانی
مشخصات نشر: روزنگار
بخشی از پیشگفتار :
مطالعات تطبیقی آموزش و پرورش نشان میدهد که آموزش و پرورش عمومی و بهویژه دورهی ابتدایی در ژاپن از کیفیت بالایی برخوردار است. ازرا وگل، استاد دانشگاه هاروارد، در پژوهش خود به این نتیجه رسیده است که کودکان ژاپنی که دورهی آموزش عمومی خود را در مدارس حومهی شهرهای آمریکا به پایان رساندهاند، وقتی به ژاپن بازمیگردند، یک یا دو سال در درسهای علوم طبیعی و ریاضیات از همسالان خود که در ژاپن تحصیل کردهاند، عقبترند. ناتان گلازر بر اساس پژوهشهای خود چنین گزارش میدهد که ژاپن بر اساس نتایج دوازده آزمون دانش ریاضیات که در سال ۱۹۶۴ برای دانشآموزان سیزده ساله برگزار شد، در میان دوازده کشور جهان مقام دوم را از آن خود ساخت. به علاوه، در آزمونهای بینالمللی علوم که در سال ۱۹۷۰ از دانشآموزان ده تا چهارده ساله به عمل آمد، ژاپن در آزمونهای علوم و زیستشناسی مقام اول و در دانشهای عمومی مقام دوم را در میان نوزده کشور جهان به دست آورد. این موفقیتها در آزمونهای معتبر دیگری نیز تکرار شده است.
بهراستی ریشه این موفقیتها در کجاست؟
نگارنده در این پژوهش بر آن است تا پاسخی مناسب برای این پرسشها بیابد و مهمترین ریشههای پیشرفت و موفقیت آموزش و پرورش دورهی ابتدایی ژاپن را با تاکید بر برنامه های درسی و فرآیند یاددهی – یادگیری تبیین کند.
توجه به کل شخصیت کودک، تاکید بر ارزشهای اجتماعی، ایجاد حس تعلق به مدرسه و کلاس درس در کودکان، بهرهگیری از روش یادگیری مشارکتی، تاکید بر زندگی گروهی، توجه به خوداندیشی، سازماندهی محیطی شوقانگیز برای کودکان در مدرسه، تاکیر بر روش تفکر، حفظ شادابی و نشاط کودکان، جامعیت برنامهی درسی ملی و اصلاح و نسازی آن، فرهنگ آموزش اثربخش و بهکار گیری روشهای آموزش موثر، از مهمترین عوامل موفقیت آموزش و پرورش دورهی ابتدایی ژاپن است.
این کتاب دربردارندهی مجموعهای از مقالات پژوهشی است که در شش بخش تنظیم شدهاند و میکوشد با تاکید بر برنامه درسی ملی، ویژگیهای اساسی فرایند یاددهی – یادگیری، روشهای آموزشی به کار رفته در کلاس درس و مهمترین ریشههای پیشرفت و موفقیت آموزش و پرورش دوره ابتدایی را در ژاپن تبیین کند.
فصل اول فرهنگ آموزش در ژاپن
فصل اول، به تبیین مبانی، هدفها و برنامهی درسی ملی آموزش و پرورش دورهی ابتدایی میپردازد و میکوشد به این سوال که “چه ارزشهایی بر آموزش و پرورش دورهی ابتدایی حاکم است،” پاسخ دهد. آموزش و پرورش ابتدایی ژاپن بیشتر بر شوق انگیز بودن مدارس ابتدایی، توجه زیاد به رشد شخصیت کودک و ارائهی محتوای مناسب تاکید میکند. آموزش و پرورش این دوره بیش از پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و گسترش مهارتهای ویژه، به رشد عاطفی، اجتماعی و خودادراکی دانشآموزان توجه دارد. برنامههای درسی دورهی ابتدایی در ژاپن دارای دو ویژگی مهم است: اول اینکه این برنامهی درسی بر محتوای کم و مقتصدانه آموزشی تاکید دارد و دوم، به رشد همهجانبهی کودکان توجه دارد.
فصل دوم فرهنگ آموزش در ژاپن
در فصل دوم، الگوی پژوهش مشارکتی معلمان در کلاس درس دورهی ابتدایی بهمنظور پرورش حرفهای معلمان در کلاس درس دورهی ابتدایی بهمنظور پرورش حرفهای معلمان تبیین میشود. روش پژوهش مشارکتی معلمان در کلاس درس، موثرترین برنامهی پرورش حرفهای معلمان در مدارس ژاپن است. در فرایند پژوهش مشارکتی (طراحی،اجرا و ارزیابی) معلمان فرصتهایی مییابند تا با یکدیگر کار کنند، از رفتار آموزشی یکدیگر ارزیابی گروهی داشته باشند. شیوهی کار گروهی را بهتر تمرین کنند، دیدگاههای خود را با دیگران در میان گذارند و از یکدیگر بیاموزند. معلمان در این فرایند، دانشآموزان را در پژوهش خود سهیم میسازند و در واقع، در حین عمل پژوهش میکنند و میآموزند.
فصل سوم فرهنگ آموزش در ژاپن
در فصل سوم، روش آموزش ریاضی تبیین میشود؛ این روش، معلمان و دانشآموزان را دورهی ابتدایی را در ارتباط با یکدیگر یاری میدهد تا آموزشی اثربخش را در کلاس ریاضی سازماندهی کنند. روشی که در آموزش ریاضی بیشتر بر پایهی فهم مساله استوار است و به جای تمرکز بر روش سخنرانی معلم، بر روش مباحثهای دانشآموزان تاکید میکند. به باور پژوهشگران آموزش ریاضی، روش حاکم بر کلاسهای درس ریاضی تا حدود زیادی حرفهای و مشابه باور کسانی است که در حوزههای تخصصی مربوط به ریاضی کار میکنند. در این روش، هر مساله تنها یک جواب ندارد و فهم مساله همانقدر ارزشمند است که حل آن و اساسا پیدا کردن پاسخ سوال همراه با تبیین روش یا روشهای حل آن اصالت پیدا میکند؛ بنابراین، معلمان در کلاس درس ریاضی بیش از اینکه در پی یافتن پاسخی برای سوال باشند، بر فرایند فهم و حل مساله تاکید میورزند.
فصل چهارم فرهنگ آموزش در ژاپن
در فصل چهارم، رویکرد فرهنگی به آموزش جغرافیا در مطالعات اجتماعی دورهی ابتدایی تجزیه و تحلیل میشود و ابتدا روش آموزش مسائل زیستمحیطی به کودکان با هدف تعامل سازنده با محیط زیست، همزیستی مسالمتآمیز و گسترش تفاهم در سطوح ملی، منطقهای و جهانی مورد بررسی قرار میگیرد. نمونهی مورد مطالعه در این بخش، مبحث جغرافیا از درس مطالعات اجتماعی کلاس پنجم ابتدایی است. در این مطالعهی موردی تلاش بر این است که نحوهی مشارکت و تفکر دانشآموزان در فرایند یاددهی – یادگیری درس جغرافیا تجزیه و تحلیل شود و هدفهای آموزش جغرافیا با رویکرد فرهنگی و تاکید بر شناخت و درک متقابل فرهنگها و هدفهای بینالمللی شدن آموزش و پرورش ژاپن تبیین گردد. با مطالعهی این بخش به خوبی درمییابیم که چگونه معلمان ژاپنی در دورهی ابتدایی به دانشآموزان خود میآموزند که از مبانی تفائتهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شمال و جنوب درک عمیقی به دست آورند و به شناخت بهتری از جهان امروز برسند. همچنین، روح همزیستی مسالمتآمیز و احساس تعلق به سرنوشت انسانها با فرهنگها و نژادهای مختلف را در خود تقویت کنند.
فصل پنجم فرهنگ آموزش در ژاپن
فصل پنجم، به ویژگیهای اساسی فرایند یاددهی – یادگیری در مدارس دورهی ابتدایی میپردازد. به عبارت دیگر، فرهنگ آموزش و یادگیری را در مدارس دورهی ابتدایی تجزیه و تحلیل میکند؛ به نحوی که شاخصترین ویژگیهای آن به عنوان یک فرهنگ ویژه تبیین شود.
در الگوی ژاپنی فرایند یاددهی – یادگیری، معلمان و دانشآموزان در تعاملی سازنده، گفتمانی موثر و احساس مشترک نسبت به مسئولیتهای خود در محیط آموزشی، میکوشند انتظارات مشترکی را از مدرسه و کلاس درس تبیین کنند و آنها را هر چه بیشتر به یکدیگر نزدیک سازند. بازی، زندگی گروهی، یادگیری مشارکتی، همزیستی مسالمتآمیز، تقلید، شادابی و فعال بودن، توجه به شکل یادگیری، تجربه و تکرار نکتههای اساسی تلاش و خستگی ناپذیری، کوشش مداوم، خوداندیشی و خودارزیابی از مهمترین ویژگیهای فرایند یاددهی – یادگیری در مدارس دورهی ابتدایی ژاپن است.
فصل ششم فرهنگ آموزش در ژاپن
در فصل ششم، اصطلاحات برنامهی درسی ملی ژاپن با تاکید بر رویکرد تلفیقی تبیین میشود. ضرورتهای اصلاح برنامهی درسی ملی، نحوهی بهکارگیری رویکردهای جدید در برنامهی درسی بهویژه رویکرد تلفیقی و بینرشتهای، هدفهای اصلاحات آموزشی و تغییر برنامههای درسی، پژوهشهای ملی که مبنای اصلاح برنامههای آموزشی و درسی قرار گرفتهاند، روش عملیاتی کردن رویکرد تلفیقی در برنامههای درسی دورهی ابتدایی و اجرای سراسری آن از سال تحصیلی ۲۰۰۱-۲۰۰۲، نحوهی افزایش دروس اختیاری و کاهش محتوای آموزشی و ساعات دروس و کاهش طول سال تحصیلی از مهمترین موضوعاتی است که در این فصل به تفصیل به بحث گذاشته میشود.
نگارنده در پایان، به این سوال اساسی نیز پرداحته است که چگونه میتوانیم از تجربههای ژاپن در اصلاحات برنامههای درسی استفاده کنیم. روششناسی اصلاحات برنامهی درسی ملی و تجربهی ژاپنیها در اجرای برنامههای اصلاحات آموزشی و درسی با تاکید بر رویکرد تلفیقی و بینرشتهای دو درس مهمی است که از این پژوهش میتوان آموخت، به کار بست و از آن بهرهبرداری کرد.
در بخش معرفی کتاب سایت تسهیلگر میتوانید با سایر کتابها آشنا شوید.