مدت مطالعه: ۳ دقیقه
روزهای اولی که بیماری کرونا شروع شده بود، شک داشتیم که روزهای آموزش بهشت را برگزار کنیم یا نه. دور هم جمع شدیم و تصمیم بر صبر گرفتیم؛ صبر برای مراقبت از سلامتی مربیها، بچهها و پدر و مادرها. کمکم متوجه شدیم که روند بیماری ادامهدار هست و باید فکری کنیم. به این ترتیب ایدهی بستههای آموزشی بهشت شکل گرفت. همه چیز تغییر کرده بود؛ روزهایی که برای آمادهسازی فعالیتها و بازیهای مختلف به بهشت میرفتیم، خبری از صدای بچهها نبود، خبری از ارتباط و بازخوردهای در لحظه نبود، خبری از شرح شغلهای مربی، کمکمربی، مربی آزاد و …. نبود! کار سخت شده بود، روند آموزش به خودی خود دیربازده بود، با این روش دلخوشیهای کوچک هم کمرنگتر شده بود.
در بهشت چند سالی یادگیری از راه تجربه را تمرین کرده بودیم. اصول کلی کار را مشخص کردیم و برای مشخص شدن جزئیات دل به تجربه و یادگیری در عمل دادیم. در بستههای آموزشی مختلف گروه سنی بچهها و تنوع مهارتها را در نظر گرفتیم. چهار بسته آموزشی در تابستان و پاییز ۹۹، ارتباط ما با هم را حفظ کرد. در طول هفته ایدهپردازی، طراحی و ساخت بستههای آموزشی توسط مربیها انجام میشد و بچهها برای تحویل گرفتن آنها در موسسه حاضر میشدند. ما و بچهها رسم داشتیم که هر سال با جشن یلدا به استقبال زمستان برویم. در جشنهای یلدا حافظخوانی، ساز، نمایش، آدمبرفی، انار، کرسی، خاطرهبازی و … داشتیم، دست به کار شدیم به فعالیتها رنگ یلدایی زدیم. تجربه جدید و لذتبخشی بود، دکور، نور، سناریو، فیلمبرداری و …
زمستان از راه رسید، سردترین زمستان بهشت! اختلافها و تعارضها شکل قضاوت و خشونت به خود گرفته بودن. دور هم جمع شدیم و تصمیم بر صبر گرفتیم، صبر برای مراقبت از ارزشها؛ بستههای آموزشی را متوقف کردیم. در بهشت چند سالی انسان دیدن را تمرین کرده بودیم. صدایی گفت همه با هم باید راهی برای صلح و زندگی پیدا کنیم. استیصال، ناامیدی، خستگی، دلخوری و غم، حرفهایی برای گفتن داشتن. کمک گرفتیم تا صدای آنها را بشنویم. در حیاط، زیر درخت بهشت دور هم جمع شدیم و تلاش کردیم و تلاش کردیم و تلاش کردیم. با بغض و اشک دلتنگی بچهها و دوری دوستانمان زور زدیم، شنیدن و گفتن را باز هم تجربه کنیم. کمکم متوجه شدیم که تلاش برای صلح ادامهدار هست و باید برای ارتباط با بچهها فکری کنیم.
بهار را با بستههای آموزشی شروع کردیم. تغییراتی در روند آمادهسازی بستههای آموزشی دادیم. یاد گرفته بودیم، نیاز به بازخورد دقیقتری از بچهها داریم، یاد گرفته بودیم نیاز به زمان بیشتری برای آمادهسازی هر بسته داریم، یاد گرفته بودیم نیاز به راه بهتری برای ارتباط مجازی با بچهها داریم، یاد گرفته بودیم …. فروردین ۱۴۰۰ دیدار دوباره ما با هم بود. یکی از فعالیتهای بستهها نوشتن نامه یا کشیدن نقاشی برای بهشت بود، دوست داشتیم، از این راه بچهها را بیشتر بشنویم. نامهها و نقاشیهای بهشت در اردیبهشت به دست ما رسید، سبک شدیم، دوباره انگار یاد میگرفتیم کنار بچهها.
اگر دوست دارید بیشتر از خانه بهشت بشنوید، با ما در ارتباط باشید.